آزادی بیان و قلم
آزادی فکر و بیان هم یکی از ارزشهای انقلاب بود. مردم میخواستند آزادانه فکر کنند. آن روز، آزادی فکر، آزادی بیان و آزادی تصمیمگیری هم نبود. مردم این را نمیخواستند؛ میخواستند این آزادیها باشد. ۱۳۷۹/۰۲/۲۳
ما به آزادی بیان و آزادی فعّالیتهای اجتماعی معتقدیم. اصلًا این مفاهیم و این حقایق را انقلاب و پیشروان انقلاب به این کشور آوردند. قبلًا این چیزها در این کشور نبود. از آزادی بیان و آزادی فعّالیتهای اجتماعی، نه خبری بود و نه حتّی اسمی بود. اینها را انقلاب برای این کشور آورد. ۱۳۷۷/۰۶/۲۴
آزادی یعنی ملت ما در چارچوب قانونِ خود- و نه قانون تحمیلی دیگران- مسئولان کشور را انتخاب میکند. اگر از عملکرد آنها راضی بود، این انتخاب را ادامه میدهد؛ اگر راضی نبود، آنها را کنار میگذارد و دیگران را انتخاب میکند. این مهمترین شاخهی آزادی در کشور ماست. امروز در کشور ما آزادی فکر و آزادی بیان بهطور کامل وجود دارد؛ حالا رادیوهای بیگانه برخلاف این بگویند؛ خودِ ملت میبیند. کسانی هستند که نه نظام را قبول دارند، نه دولت را قبول دارند، نه رهبری را قبول دارند؛ اما صحبت میکنند و نظرات خود را میگویند؛ کسی هم به کار آنها کاری ندارد. امروز هیچکس بهخاطر اینکه طبق عقیدهی خود حرف زده است، مورد مؤاخذهی دستگاه نیست. البته آنها بازهم ناراضیاند و نارضایتیشان بهخاطر این است که مردم به حرف آنها گوش نمیدهند. این تقصیر کسی نیست؛ مردم آنها را دوست ندارند و از آنها خاطرهی خوشی در ذهنشان نیست. ۱۳۸۲/۱۱/۲۴